جواب معرکه
قطره های اب را روی صورتم حس میکردم
لبخندی زدم
قطره های اب و نسیم باد خبر از باران میداد
قطره های باران با سرعت بیشتری به زمین هجوم اوردند تعدادشان نیز بیشتر شد
شروع کردم به قدم زدن بی توجه به اینکه قرار است خیس اب شوم
صدای باران گوش هایم را نوازش میداد
برخورد هر قطره به زمین یک نت موسیقی بود که باهم اهنگی ارامش بخش را به وجود می اوردند
نسیم خنکی می وزید و بوی خاک نم خورده را به مشامم میرساند
بوی خاک و صدای قطرات باران زیباترین زوج را میسازند
غرق در بوی خاک و صدای قطرات باران بودم که نفهمیدم کی این صدای دل نواز به پایان رسید و کی خورشید از پشت ابرها بیرون امد
من غرق در ان اهنگ بودم و حال که به پایان رسیده بود بهترین حس دنیا را داشتم
.......
اینو خودم نوشتمم خیلی خوب نشد ولی خب
:)))))))))